زندگینامه: کاشف السلطنه (۱۲۴۴-۱۳۰۸)
محمدمیرزا قوانلو قاجار ملقب به کاشف السلطنه در اول فروردین ۱۲۴۴ ه.ش در تربت حیدریه دیده به جهان گشود و هنگام گرفتن شناسنامه شهرت چایکار را برای خود انتخاب کرد.

محمدمیرزا قوانلو قاجار که بعدها توسط مظفرالدین شاه ملقب به کاشف السلطنه شد، آخرین فرزند اسدالله میرزا نایبالایاله و جهانآرا خانم، ملقب به عزیزالسلطنه پس از اتمام دروس سرخانه وارد دارالفنون تهران شد و به فراگرفتن زبان فرانسه و سایر علوم مشغول شد.
در سن 16 سالگی به استخدام وزارت امورخارجه درآمد و با سمت دبیر دومی عازم پاریس شد و همزمان در دانشگاه سوربن به تحصیل علم حقوق پرداخت. در اواخر دوره ناصرالدین شاه قاجار به جهت آشنایی با نهضتهای آزادیخواهانه به مخالفت با نظام استبدادی پرداخت و مدتی تحت تعقیب و فراری بود. تا اینکه نوبت به پادشاهی مظفرالدینشاه رسید. در این دوره به دعوت مظفرالدین شاه به ایران مراجعه کرد و به سمت ژنرال کنسولی ایران در هندوستان منصوب شد.
مظفرالدینشاه قاجار چندبار خواسته بود تا تخم چای در ملک شخصیاش کاشته شود ولی نتیجه نداد. در ملاقات با کاشفالسلطنه قبل از سفر هند او را تشویق کرده بود که تخم چای و متخصص پرورش چای به ایران بفرستد. وی از بدو ورود به هند تمامی کوشش خود را بکار برد و از ابتدا شروع به مطالعه در مراکز کشت و کارخانه چای نمود. محمدمیزا پس از اینکه تخصص لازم درباره کشت و بهعمل آوری چای را بهطور کامل آموخت.
در سال 1279 ه.ش. مقدار زیادی تخم چای بعلاوه 3 هزار گلدان نهال چای خریداری کرد و با خود به ایران آورد. به جهت اینکه آب و هوای شمال ایران را برای کشت چای مناسب دید از هیات حاکمه تقاضای زمین در شمال ایران نمود. اولین زمینی که به منظور کشت چای در اختیارش قرار گرفت در شهر لاهیجان و تنکابن بود. به تدریج لاهیجان مرکز چای شد و چایکاری از این شهر به سایر شهرهای شمالی گسترش یافت. محمدمیرزا بعد از موفقیت در بومی کردن صنعت چای از طرف مظفرالدین شاه ملقب به کاشفالسلطنه شد.
به اشتباه معروف است که کاشفالسلطنه تخم چای را در عصای خود پنهان کرد و به ایران آورد. تاکنون هیچ سندی در اثبات این مدعی بدست نیامده است و تمامی اسناد و مدارک موجود خلاف این موضوع را اثبات مینماید؛ اینکه کاشفالسلطنه نهال و تخم چای را آزادنه وارد ایران نموده است. کاشفالسلطنه در پاییز 1307 ه.ش. برای سومین بار و آخرین بار به سفر درازی دست میزند که عمدتا چین، ژاپن و هندوچین بود. آوردن انواع جدیدی از چای و استخدام متخصصین چای منظور این سفر بوده است. در چین چهار متخصص چینی را استخدام میکند و ماشینآلات کشاورزی جدید برای زراعت چای خریداری مینماید.
در هنگام بازگشت و در مسیر بوشهر به شیراز اتومبیل کاشفالسلطنه به درهای موسوم به «کتل ملو» سقوط میکند و پدر چای ایران در این حادثه کشته میشود. این حادثه دوم فروردین 1308 ه.ش. به وقوع پیوست. بعد از مرگش چهار چینی استخدام شده ادامه دهنده راه کاشفالسلطنه شدند و صنعت چای را بسط و گسترش دادند. طبق وصیت کاشفالسلطنه خانوادهاش جنازه او را به لاهیجان حمل میکنند و در سر تپهای که خود خریداری کرده بود تا بعد از مرگش آرامگاه ابدیاش باشد به خاک میسپارند. در سال 1336 ه.ش به همت مردم لاهیجان بنای یادمان به جهت پاسداشت زحمات کاشفالسلطنه آرامگاهش ساخته شد.
بیت زیر را کاشف السلطنه بسیار استفاده میکرد:
کسانی که بد را پسندیدهاند ندانم ز خوبی چه بد دیدهاند
- با استفاده از منابع موجود در موزه کاشفالسلطنه
- ۹۹/۰۵/۱۶